جدول جو
جدول جو

معنی زر گل - جستجوی لغت در جدول جو

زر گل(زَ رِ گُ)
زردیی که در میان گل سوری میباشد و آن را خردۀ گل و بتازی زرّالورد خوانند. (آنندراج) :
سرخ رویی ز رواج گل بی غش داریم
چون زر گل اثر سکه ندارد زر ما.
تأثیر (از آنندراج).
نکردی از زر گل بی نیاز بلبل را
کدام مرغ دگر دل در این چمن بندد.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرگل
تصویر زرگل
(دخترانه)
زرین گل
فرهنگ نامهای ایرانی
(زَ گُ)
گل زرد. (فرهنگ فارسی معین). نوعی از گل سرخ به رنگ زرد. رز زرد:
به زرینه جام اندرون لعل گل
فروزنده چون لاله بر زرد گل.
عنصری.
زرد گلان شمع بر افروختند.
سرخ گلان یاقوت اندوختند.
منوچهری.
هر زردگلی به کف چراغی دارد
هر آهوکی چرا به راغی دارد.
منوچهری.
زرد گل بینی نهاده روی را بر نسترن
نسترن بینی گرفته زرد گل را در کنار.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از زرد گل
تصویر زرد گل
گل زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر گل
تصویر پر گل
که گل بسیار دارد: درخت پر گل
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع خانقاه پی سوادکوه، گل زرد، گل زرد، گل رس که جهت خشک زنی استفاده شود
فرهنگ گویش مازندرانی
فرد آغازگر بازی محلی، جوراب کش باف
فرهنگ گویش مازندرانی
خر زهره
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو زرد رنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
گذر و راه
فرهنگ گویش مازندرانی